موضوع: "معرفی کتاب "

صفحات: 1 3

23ام آذر 1403

زمانی برای انقراض خاندان فخر ملکی 

89 کلمات   موضوعات: معرفی کتاب

زمانی که نام کتاب را شنیدم، گوشه های ذهنم نگهش داشتم تا زمانی که فرصتش پیش آمد بخوانم.

« زمانی برای انقراض خاندان فخر ملکی » اسم کتابی است که سحر نیک شریف در قالب 14 داستان کوتاه آن را نوشته. داستان هایی که نمیشود گفت همه‌شان بانمک هستن اما خب بعضاً لبخند را بر گوشه‌ی لب می‌آورد.

در کل برای تلطف روحیه و خستگی در کردن پس از یک روز شلوغ خوب است. 
این داستان ها را پسندیدم: 

_پذیرایی در خوابگاه 

_ دو تا و نصفی تفنگدار 

_ من شاگرد اولم 
#یک_قاچ_کتاب #معرفی_کتاب

توسط فاطمه بانو   , در 07:58:00 ب.ظ نظرات
4ام شهریور 1403

قهوه سرد آقای نویسنده 

189 کلمات   موضوعات: معرفی کتاب

‌یک رمان عاشقانه غمگین در عین حال با متنی روان و ساده. طوری که اگر به فصل دوم کتاب برسید کنجکاوی‌تان باعث می‌شود تا آخر کتاب بخوانید. 

موضوع کتاب درباره یک نویسنده ایرانی است که زندگی ساده اما ذهن خلاقی دارد و همین ذهن خلاق هم چالش‌های زیادی برایش پیش می‌آورد. 
در طول کتاب، برای کسی که چیزی از رمان نوشتن نمی‌داند به نکات خوبی اشاره شده است. در کل قصد دارد بگوید که نویسنده بودن و داستان نوشتن، این نیست که بنشینی گوشه‌ای و منتظر باشی که یک چیز خارق‌العاده به تو الهام بشود. *نوشتن یک مهارت است و باید با تلاش آن را به دست آورد.*
*روزبه معین* نویسنده کتاب، سبک خاصی بکار برده که با خواندن خط‌های پایانی کتاب، غافلگیر می‌شویم و نویسنده با طرح یک معما برای خواننده کتاب را به اتمام می‌رساند. بطوریکه لازم است دوباره برگردیم و از اول با دقت بخوانیم تا جواب را پیدا کنیم. اما ارزش یکبار خواندن را دارد. 

از نقاط ضعف کتاب میشود به: 

_ رعایت نکردن زبان معیار 

_  پرداخت کم به شخصیت پردازی

_ توصیفات کم زمان و مکان 
نمره من به کتاب : ۸/۵ از ۱۰

‌‌

یک قاچ از کتاب :

توسط فاطمه بانو   , در 04:54:00 ب.ظ 2 نظر »
18ام اسفند 1402

من نه، ما!

203 کلمات   موضوعات: معرفی کتاب

‌📚📝
کتاب حاضر ( من‌ نه، ما!) داغ‌ترین کتابیه که این روزها بدست گرفتم و می‌خونم. 

نویسنده، نرجس شکوریان‌فرد، داستان دو جوان روایت کرده که به تازگی با هم ازدواج کردند و با چالش‌هایی روبه‌رو شدند.

یک زندگی، با تمام تلخی‌ها و شیرینی‌ها و درس‌ها و موفقیت ‌هایش تصور شده! سعی شده اگر تلخی‌‌ها و سختی ‌ها را نشان می‌دهد، راهِ بُرون رفتِ این تنگناها را نیز نشان دهد و آرامشِ عبور از این سختی‌ها را به کامِ این زوج جوان بچشاند.

کتاب به سه فصل تقسیم شده. و چالش‌ها و اتفاقات را از دو زاویه دید «من» و «او» مورد بررسی قرار داده. 

از نقاط قوت کتاب این است که به پرسش‌ها و ترس‌ها و تردیدهای این زوج پاسخ معقول و از جنس خدایی داده. و در عین حال ساده و روان تا همه بتوانند درک درستی داشته باشند.

#یک_قاچ_کتاب

« پس مرا نه برای جسمم بپسند، نه برای این‌که فرمانروای من بشوی و قدرتت را به رخم بکشی، نه برای آن‌که خانه‌داریت را بکنم تا تو آسوده خاطر باشی… من را برای آن‌که خدا بهتر از من نیافریده بخواه. به خاطر آن‌که تو را یاری کنم تا بتوانی به آسمان برسی بخواه، من را برای آرامش خودت و خودت را برای آرامش من بخواه!»

توسط فاطمه بانو   , در 05:20:00 ق.ظ نظرات
12ام بهمن 1402

چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم 

401 کلمات   موضوعات: معرفی کتاب

📚☕

«تا به حال با خود گفته‌اید آن کسی نشدم که همیشه آرزویش را داشتم؟ تا به حال حس کردید بر روزهای زندگیتان رنگ روزمرگی و نارضایتی نشسته است؟ از خود پرسیده‌اید چرا حس تنهایی می‌کنم در حالی که همه زندگیم با خانواده و دوستانم پر شده؟ آیا تا به حال حسرت خورده اید که هرگز در تصمیماتتان، خودتان در اولویت نبودید و همواره اطرافیانتان مهم بودنده اند؟» 
با خوندن کتاب «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» متوجه می‌شوید که تنها شما و “کلاریس” قصه اولین و آخرین زنی نیستید که این احساسات را تجربه می‌کنید.
نویسنده این کتاب، زویا پیرزاد، روایت از زنی می‌کند ارمنی‌تبار_ایرانی که در دهه 40 در منطقه بوارده آبادان زندگی می‌کند. 
کلاریس، داستان همه زنان و مادرانی است که به‌خاطر عشق به خانواده آن‌قدر خود را غرق در مسائل زندگی روزمره کرده‌اند که گویا به فراموشی سپرده شده‌اند؛ زنانی که بعد از مدتی، خانواده، مصلحت‌های خانوادگی و احساسات اعضای خانواده بیشتر از خودشان مهم می‌شود. و حتی وجودشان برای اطرافیان عادتی جلوه می‌کند. 

این زاویه از دید نویسنده باعث شده که خیلی از افراد با شخصیت داستان همزادپنداری کنند. 
وجود همسایه‌ جدید و تغییر و تحولاتی که برای کلاریس بوجود می‌آورند و رفتار های رمز آلود مرد و زن همسایه و صحبت های کلاریس با خودش (ورِ خوش­بین، ورِ بدبین) که به نوعی کشمکش درونی او را نشان میدهد از قسمت های جالب رمان است.
نوع نگارش کتاب ، تقریباً روان و ساده است و پر از توصیفات ریز و درشت از موضوعات و اتفاقات اطراف کلاریس است. وجود شخصیت‌ پردازی‌های مختلف و تصویر سازی خوب از محیط، از نقاط قوت کتاب است.

اما داستان از یک کشش سطحی و بی هیچ پستی و بلندی به نگارش در آمده که برای افراد علاقه مند به این سبک، جذاب است و شاید بعضی افراد مورد پسند شان واقع نشود. 
✍🏻 فاطمه بانو

‌‌

#یک_قاچ_کتاب 

«یکی از خوبی های نینا این بود که هیچ وقت دلگیر نمی شد. می گفت"خودم را که می گذارم جای فلانی می بینم حق دارد.” از دید نینا همه همیشه حق داشتند و هیچ کس هیچ وقت مقصر نبود و بدجنس نبود و غرض و مرض نداشت. نه با کسی بحث کن نه از کسی انتقاد کن هر کی هر چی گفت بگو حق با شماست و خودت را خلاص کن . آدم ها عقیده ات را که می پرسند ، نظرت را نمی خواهند . می خواهند با عقیده ی خودشان موافقت کنی. بحث کردن با آدم ها بی فایده است..»

توسط فاطمه بانو   , در 08:40:00 ق.ظ نظرات
14ام مهر 1402

معرفی کتاب «هتل نیوسایت»

193 کلمات   موضوعات: به قلم فاطمه‌بانو , معرفی کتاب

📚

مدتها بود که گوشه میز گذاشته بودم و منتظر فرصتی می‌گشتم تا این کتابُ بردارم و بخونم. 

اول از همه طرح روی جلد و اسمش منو جذب کتاب کرد. و اینکه درباره زندگی یک شهید دکتر نوشته شده. خیلی برایم جالب آمد!
شهید محمد‌علی گنتی‌زاده که بعدها فامیلی خودشان را به دلایلی به رهنمون تغییر می‌دهند. این کتاب در شش فصل در قالب داستانی به ابعاد مختلف زندگی شهید رهنمون پرداخته و به نگارش درآمده است. نویسنده، آقای وردیانی، شخصیت‌سازی و فضاسازی خوبی داشته و توانسته مخاطبش را جذب کند.

هتل نیوسایت هم اسم یک فصل از کتاب است.

از خصلت‌های بارز شهید میتوان به روحیه انقلابی، مبارزه فرهنگی علیه طاغوت و دست یاریگری که در تمام بیست و هشت سال زندگی کوتاه‌شان داشتن، اشاره کرد . و همین خصلت‌هت باعث شده  تا چهارماه تمام کنار زلزله زدگان طبس در سال 57 و همین طور بعد انقلاب در تمام عملیات‌ها به عنوان پزشک و رئیس بیمارستان صحرایی حضور داشته باشند. و سر انجام در صبح ششم اسفند سال ۶۲ در سنگر خودشان مورد اصابت توپ‌های عراقی قرار بگیرند و به ندای حق لبیک بگویند.
روحشان شاد!

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم  

توسط فاطمه بانو   , در 04:14:00 ب.ظ نظرات

1 3

 
مداحی های محرم