موضوع: "معرفی کتاب "

صفحات: 1 3

22ام تیر 1404

تقدیم به او که دوستش دارم

404 کلمات   موضوعات: به قلم فاطمه‌بانو , معرفی کتاب

نمی‌دانستم دقیق چه زمانی این کتاب صوتی را جزو نشان شده‌های طاقچه‌ام گذاشته بودم اما دچ هفته پیش بود که دوباره به چشمم آمد. ابتدا عنوانش جذبم کرد.یادم هست که شب‌های تابستان دوره نوجوانی، هندزفری‌هایم را به گوش می‌زدم و در دل تاریکی، گوش می‌سپردم به شنیدن نمایشنامه‌ها و کتابهای صوتی رادیو نمایش. 

بعد مدتها دوباره با شنیدن این کتاب خاطراتم تازه شد.داستان با این که از زاویه‌ی دید یک پیرمرد در محله قدیمی تهران می‌گذشت اما نویسنده توانسته بود فضا سازی خوبی انجام بدهد. طوری جملات کنار هم چیده بود که می‌توانستی پیرمرد و فضای عتیقه فروشی و زمرّد را تصور کنی.

پیرمردی تنها که آرزوی نویسنده شدن داشته و حالا در این سن برای هر عابر و مشتری که وارد مغازه می‌شود داستانی در ذهن می‌سازد. و معتقد است داستانی که می‌نویسد باید تقدیم شود به او که دوستش می‌دارد!

برای من که دلنشین بود. امیدوارم شما هم اگر گوش کردید لذت ببرید.


📚 تقدیم به او که دوستش می‌دارم | سمانه گلک



  #یک_قاچ_کتاب🍉

روز برای من که همیشه دنبال بهانه هستم تا برای خودم داستان‌سازی کنم، با سر زدن خورشید شروع نمی‌شود؛ بلکه دقیقا از جایی شروع می‌شود که یک داستان تازه پیدا کنم.

تکرار این که هر روز آفتاب طلوع کند و من چشم بچرخانم در خانه‌ای که جز خودم کسی در آن نیست و آماده شوم و به مغازه بیایم، اتفاق تازه‌ای نیست. روز، با اتفاق تازه شروع می‌شود. مثلا برای من با آمدن یک مشتری به مغازه‌ام، حتی اگر فروشی نداشته باشم.

چشمم به در مغازه بود تا روزم را با آمدن مشتری شروع کنم ولی فقط عابرینی را که از جلوی مغازه‌ام رد می‌شدند را می‌دیدم. گفتم اگر پنج دقیقه دیگر کسی نیامد بروم صندلی لهستانی‌ام را بردارم و به تماشای عابرین بنشینم، شاید این وسط با دیدن کسی، داستانی در ذهنم شکل گرفت و روز آغاز شد.

در کش و قوس رفتن و نرفتن به بیرون مغازه بودم که بهانه‌ی شروع روزم جور شد. زوجی وارد مغازه‌ام شدند. خوش ‌پوش و مرتب. به آن‌ها نمی‌آمد تازه عروس و داماد باشند. اما بهشان هم نمی‌آمد سن و سالی داشته باشد. خزهای دور پالتوی خانم طوری بود که انگار همین چند دقیقه پیش از یک مهمانی اعیانی بیرون آمده یا در مسیر رفتن به یک مهمانی اعیانی است. مرد هم کت و شلوار پوشیده بود و یک پالتوی مشکی هم به تن داشت. هر دو آنقدر خوش ‌پوش بودند که می‌توانستم داستان را با یک مهمانی در ذهنم بسازم.

توسط فاطمه بانو   , در 03:16:00 ب.ظ نظرات
7ام تیر 1404

کتاب « تاوان عاشقی »

161 کلمات   موضوعات: به قلم فاطمه‌بانو , معرفی کتاب

« تاوان عاشقی»
این روزهای جنگ و قطع و وصلی اینترنت، فرصت مناسبی بود تا یک کتاب جدید را شروع کنم. انتخابم خواندن یک رمان بود. از دوستانم پرس‌وجو کردم این کتاب را پیشنهاد دادند « تاوان عاشقی».

هم مناسب احوال روزهای پر التهابمان بود و هم اسمش جذاب.

ابتدا قرار بر این شد که با دوستان همخوانی کنیم. صفحات همخوانی تنظیم شد.

می‌شد کتاب را در یک جرعه سر کشید و یک روزه تمام کرد. اما برای اینکه مزه مزه‌اش کنم،خواندن کتاب را چند روز کش دادم. 

هرچه جلوتر رفتم، موضوع داستان برایم جذاب‌تر شد و پرکشش‌تر. زمانی هم که فهمیدم با یک داستان واقعی روبرو هستم، مشتاق شدم که زودتر از انتهای قصه با خبر شوم. 

داستان از قرار زندگی آلا از غزه و خلیلِ تازه مسلمان اهل کشور شیلی است که در جنگ هشت روزه غزه و اسرائیل باهم آشنا می‌شوند.

داستان رنگ و بوی مردم فلسطین را دارد و با بیانی شیوا و روان به نگارش درآمده است.

#یک_قاچ_کتاب 

توسط فاطمه بانو   , در 10:05:00 ق.ظ نظرات
23ام آذر 1403

زمانی برای انقراض خاندان فخر ملکی 

89 کلمات   موضوعات: معرفی کتاب

زمانی که نام کتاب را شنیدم، گوشه های ذهنم نگهش داشتم تا زمانی که فرصتش پیش آمد بخوانم.

« زمانی برای انقراض خاندان فخر ملکی » اسم کتابی است که سحر نیک شریف در قالب 14 داستان کوتاه آن را نوشته. داستان هایی که نمیشود گفت همه‌شان بانمک هستن اما خب بعضاً لبخند را بر گوشه‌ی لب می‌آورد.

در کل برای تلطف روحیه و خستگی در کردن پس از یک روز شلوغ خوب است. 
این داستان ها را پسندیدم: 

_پذیرایی در خوابگاه 

_ دو تا و نصفی تفنگدار 

_ من شاگرد اولم 
#یک_قاچ_کتاب #معرفی_کتاب

توسط فاطمه بانو   , در 07:58:00 ب.ظ نظرات
4ام شهریور 1403

قهوه سرد آقای نویسنده 

189 کلمات   موضوعات: معرفی کتاب

‌یک رمان عاشقانه غمگین در عین حال با متنی روان و ساده. طوری که اگر به فصل دوم کتاب برسید کنجکاوی‌تان باعث می‌شود تا آخر کتاب بخوانید. 

موضوع کتاب درباره یک نویسنده ایرانی است که زندگی ساده اما ذهن خلاقی دارد و همین ذهن خلاق هم چالش‌های زیادی برایش پیش می‌آورد. 
در طول کتاب، برای کسی که چیزی از رمان نوشتن نمی‌داند به نکات خوبی اشاره شده است. در کل قصد دارد بگوید که نویسنده بودن و داستان نوشتن، این نیست که بنشینی گوشه‌ای و منتظر باشی که یک چیز خارق‌العاده به تو الهام بشود. *نوشتن یک مهارت است و باید با تلاش آن را به دست آورد.*
*روزبه معین* نویسنده کتاب، سبک خاصی بکار برده که با خواندن خط‌های پایانی کتاب، غافلگیر می‌شویم و نویسنده با طرح یک معما برای خواننده کتاب را به اتمام می‌رساند. بطوریکه لازم است دوباره برگردیم و از اول با دقت بخوانیم تا جواب را پیدا کنیم. اما ارزش یکبار خواندن را دارد. 

از نقاط ضعف کتاب میشود به: 

_ رعایت نکردن زبان معیار 

_  پرداخت کم به شخصیت پردازی

_ توصیفات کم زمان و مکان 
نمره من به کتاب : ۸/۵ از ۱۰

‌‌

یک قاچ از کتاب :

توسط فاطمه بانو   , در 04:54:00 ب.ظ 2 نظر »
18ام اسفند 1402

من نه، ما!

203 کلمات   موضوعات: معرفی کتاب

‌📚📝
کتاب حاضر ( من‌ نه، ما!) داغ‌ترین کتابیه که این روزها بدست گرفتم و می‌خونم. 

نویسنده، نرجس شکوریان‌فرد، داستان دو جوان روایت کرده که به تازگی با هم ازدواج کردند و با چالش‌هایی روبه‌رو شدند.

یک زندگی، با تمام تلخی‌ها و شیرینی‌ها و درس‌ها و موفقیت ‌هایش تصور شده! سعی شده اگر تلخی‌‌ها و سختی ‌ها را نشان می‌دهد، راهِ بُرون رفتِ این تنگناها را نیز نشان دهد و آرامشِ عبور از این سختی‌ها را به کامِ این زوج جوان بچشاند.

کتاب به سه فصل تقسیم شده. و چالش‌ها و اتفاقات را از دو زاویه دید «من» و «او» مورد بررسی قرار داده. 

از نقاط قوت کتاب این است که به پرسش‌ها و ترس‌ها و تردیدهای این زوج پاسخ معقول و از جنس خدایی داده. و در عین حال ساده و روان تا همه بتوانند درک درستی داشته باشند.

#یک_قاچ_کتاب

« پس مرا نه برای جسمم بپسند، نه برای این‌که فرمانروای من بشوی و قدرتت را به رخم بکشی، نه برای آن‌که خانه‌داریت را بکنم تا تو آسوده خاطر باشی… من را برای آن‌که خدا بهتر از من نیافریده بخواه. به خاطر آن‌که تو را یاری کنم تا بتوانی به آسمان برسی بخواه، من را برای آرامش خودت و خودت را برای آرامش من بخواه!»

توسط فاطمه بانو   , در 05:20:00 ق.ظ نظرات

1 3