«ملجأ درماندگانجعبه‌ی حصیری »
6ام شهریور 1404

درگاه این خانه بوسیدنی است

‌ تعریف کتاب را چندسال قبل شنیده بودم. روزی که مصاحبه‌ی مادر شهید و لبخند زیبایی که حین صحبت از عزیزانش به صورت داشت را دیدم، کتاب به فهرست خواندنی‌هایم اضافه شد. درست است که کتاب صوتی، هیچ وقت جای کتاب کاغذی را نمی‌گیرد اما این‌بار خوشحالم که این کتاب را با صدای گرم خانم اعظم کیانی شنیدم.  ‌

این کتاب با روایت‌گری خانم فروغ مُنهی، مادر شهیدان داوود _ رسول_ علی‌رضا خالقی‌پور به رشته تحریر درآمده. شیرزنی توصیف‌نشدنی که در صفحات این کتاب، فقط گوشه‌هایی از صبر زینب‌گونه‌اش به تصویر کشیده شده است. 

‌ کتاب روان و شیوا با جملات تاثیرگذار و احساسی. خیلی از قسمت‌های کتاب، از اندوهی که این مادر در دل داشته، از اضطراب و استرس‌هایی که برای جگرگوشه‌هایش تحمل کرده، از غم و تنهایی که به دوش کشیده، بغض کردم و اشک ریختم و غبطه خوردم به این شخصیت صبور و شجاع.  ‌ کتاب پانزده فصل داشت و شاید در یک روز می‌توانستم آن را تمام کنم. اما ترجیح دادم جرعه‌جرعه بخوانم.

همه‌ی کتاب برایم زیبا و خواندنی بود بیشتر آن قسمت که در مزار شهید رسول خالقی پور، از پسرشان می‌خواهند که بتوانند همیشه لبخند بر لب داشته باشند و بتوانند غم‌ها را در دل نگه دارند تا دشمن شاد نشوند. 

‌ وجود همچین مادرانی باعث سربلندی زنان و الگویی برای آیندگان است. چراکه با صبر و ایثار این افراد بوده که شیرمردانی بزرگ شده‌اند و پا به میدان گذاشته‌اند تا این آب و خاک حفظ شود و تا ابد ایران حسین پیروز بماند. ‌

 

توسط فاطمه بانو   , در 08:27:00 ب.ظ


فرم در حال بارگذاری ...