«دلتنگی | أجرنا من النار یا مجیر » |
وقتی که میخواستم برای اولین بار در سن 9 سالگی روزه بگیرم، از مادرم و همینطور معلم کلاس سومم شنیده بودم که زمانی که روزهایم و از روی فراموشی غذایی یا آبی بخوریم و بعد یادمان بیاید، روزهمان باطل نمیشود.
برای همین هم من آن روزهای اول روزه گرفتن هرکار میکردم تا فراموش کنم روزه هستم و در آن گرمای مرداد ماه بتوانم چیزی بخورم. متأسفانه این حالت هیچ وقت برایم پیش نیامد. 😅 😂
یکبار هم که فراموش کردم و خواستم هویجهای خلال شدهای که مادرم روی میز گذاشته بود را بخورم، سر بزنگاه مادرم رسید و مرا دید. برایم یادآور شد که «فاطمه مگه روزه نیستی؟!» و این چنین بود که ناکام گشتم 😄
✍🏻 فاطمه بانو
فرم در حال بارگذاری ...