با وسواس خاصی دستی به دامن چهارخانه طوسی مشکیام میکشم و برای هزارمین بار خودم را در آینه نگاه میکنم. همه چیز خوب و مرتب است. موهایم را از حصار کش آزاد میکنم و میگذارم روی شانههایم بریزند. میدانم که او این طور بیشتر میپسندد. از اتاق بیرون…
بیشتر »