صفحات: << 1 ... 8 9 10 11 12 13 ...14 ...15 16 17 ...18 19 >>
26ام مهر 1400☎️
سرت که درد نمی آید از سوالاتم ؟
مرا ببخش کـــه اینقدر بی مبالاتم
چطور این همه جریان گرفته ای در من
و مو به موی تو جاریست در خیالاتم ؟
بگو به من کـه همان آدم همیشگی ام؟
نه … مدتی است که تغییر کرده حالاتم
چقدر مانده به وقتی که مال هم بشویم
درست از آبـــ درآیـنـد احتمــالاتم
تو محشری به خدا ، من بهشت گم شدهام
تو اتفاق می افتی ، مـــــــــن از محالاتم
چقدر ساکتی و من چقدر حرف زدم
دوباره گیج شدی حتمـــا از سوالاتم
دلم گرفته اگر زنگ می زنم گاهی
مــرا ببخش که اینقدر بی مبالاتم
#مهدی_فرجی
پ.ن:
روزى سه بار عكس تو را گريه مى كنم
من در ميان خاطره هايت چه مى كنم؟
من را ببخش چون که دلم تنگ می شود
گاهى تو را به چشم خودم وعده مى كنم
شكى ولى به حد يقين دوست دارمت
پیچیده ای، منم که تو را ساده مى كنم
#سید_تقی_سیدی
چشماتو ببند؛
خیال کن که با زائرایی
چشماتو ببند؛
خیال کن که الان کربلایی
وقتی عاشقی؛ تو هم اونجایی
چشماتو ببند؛
اگه گذاشت گریه بی امونت
چشماتو ببند؛
چای عراقی بخور نوش جونت
حالا که شده گریه مهمونت
از ما که گذشت،
الهی هیچ کس از سفر جا نمونه
از ما که گذشت
الهی هیچ کی تنها نمونه…