«تو مرا پـناهِ جـانـی ! | داستان کوتاه برف بیصدا میبارد!» |
📚☕
«تا به حال با خود گفتهاید آن کسی نشدم که همیشه آرزویش را داشتم؟ تا به حال حس کردید بر روزهای زندگیتان رنگ روزمرگی و نارضایتی نشسته است؟ از خود پرسیدهاید چرا حس تنهایی میکنم در حالی که همه زندگیم با خانواده و دوستانم پر شده؟ آیا تا به حال حسرت خورده اید که هرگز در تصمیماتتان، خودتان در اولویت نبودید و همواره اطرافیانتان مهم بودنده اند؟»
با خوندن کتاب «چراغها را من خاموش میکنم» متوجه میشوید که تنها شما و “کلاریس” قصه اولین و آخرین زنی نیستید که این احساسات را تجربه میکنید.
نویسنده این کتاب، زویا پیرزاد، روایت از زنی میکند ارمنیتبار_ایرانی که در دهه 40 در منطقه بوارده آبادان زندگی میکند.
کلاریس، داستان همه زنان و مادرانی است که بهخاطر عشق به خانواده آنقدر خود را غرق در مسائل زندگی روزمره کردهاند که گویا به فراموشی سپرده شدهاند؛ زنانی که بعد از مدتی، خانواده، مصلحتهای خانوادگی و احساسات اعضای خانواده بیشتر از خودشان مهم میشود. و حتی وجودشان برای اطرافیان عادتی جلوه میکند.
این زاویه از دید نویسنده باعث شده که خیلی از افراد با شخصیت داستان همزادپنداری کنند.
وجود همسایه جدید و تغییر و تحولاتی که برای کلاریس بوجود میآورند و رفتار های رمز آلود مرد و زن همسایه و صحبت های کلاریس با خودش (ورِ خوشبین، ورِ بدبین) که به نوعی کشمکش درونی او را نشان میدهد از قسمت های جالب رمان است.
نوع نگارش کتاب ، تقریباً روان و ساده است و پر از توصیفات ریز و درشت از موضوعات و اتفاقات اطراف کلاریس است. وجود شخصیت پردازیهای مختلف و تصویر سازی خوب از محیط، از نقاط قوت کتاب است.
اما داستان از یک کشش سطحی و بی هیچ پستی و بلندی به نگارش در آمده که برای افراد علاقه مند به این سبک، جذاب است و شاید بعضی افراد مورد پسند شان واقع نشود.
✍🏻 فاطمه بانو
#یک_قاچ_کتاب
«یکی از خوبی های نینا این بود که هیچ وقت دلگیر نمی شد. می گفت"خودم را که می گذارم جای فلانی می بینم حق دارد.” از دید نینا همه همیشه حق داشتند و هیچ کس هیچ وقت مقصر نبود و بدجنس نبود و غرض و مرض نداشت. نه با کسی بحث کن نه از کسی انتقاد کن هر کی هر چی گفت بگو حق با شماست و خودت را خلاص کن . آدم ها عقیده ات را که می پرسند ، نظرت را نمی خواهند . می خواهند با عقیده ی خودشان موافقت کنی. بحث کردن با آدم ها بی فایده است..»
فرم در حال بارگذاری ...