«روز پنجم 
1ام تیر 1404

وضعیت سفید 

367 کلمات   موضوعات: به قلم فاطمه‌بانو , روزنوشت

امروز نهمین روز از جنگ را پشت سر گذاشتیم. البته ماه خرداد و آخرین روز فصل بهار. را هم به پایان رساندیم.

ابتدای ماه می‌دانستم، ماه پر استرسی را پشت سر خواهم گذاشت آن هم به‌خاطر امتحانات فشرده‌ای که داشتم. اما هرگز فکر نمی‌کردم جنگ آغاز شود. 

کسی در یک پیام نوشته بود: « نمیدانم چرا همیشه امتحانات ترم با امتحانات الهی همزمان برگزار می‌شود؟ 😅 » 

دقیق‌تر که فکر می‌کنم می‌بینم جنگ یک امتحان الهی است.

روزهای اول از هر صدایی می‌پریدم و با استرس شب‌ها سر بر بالین می‌گذاشتم اما به مرور ترسم را کم کردم. خواندن اخبار را کم کردم و گوشی را کنار گذاشتم. 
مدت‌ها بود که منتظر فرصت استراحت می‌گشتم تا به کارهای مورد علاقه‌ام برسم. 

پس فرصت را غنیمت شمردم. زندگی را به روال عادی برگرداندم. این روزها کمی نقاشی و رنگ آمیزی ماندالا می‌کنم و کتاب می‌خوانم و گاها دستی به قلم می‌برم. به تازگی هم رمان تاوان عاشقی را با دوستانم شروع به همخوانی کرده‌ایم. 

در گروه کوثرنت، روایت های دوستانم در شهرهای مختلف را می‌خوانم و از تجربه‌های زیسته‌شان برای این روزها استفاده می‌کنم. 
این روزها هرکس که زنگ می‌زند بلافاصله بعد از سلام و احوالپرسی با خنده می‌گوید: « همچنان سنگر را ترک نکردید؟ »

ما هم قاطعانه می‌گوییم: «نه.»

منظورشان از سنگر، خانه و زندگی‌مان در شهر است. بعضاً اصرار هم می‌کنند که برویم. «اما خب مهمان یک روز دوروز، بیشترش می‌شود سربار. در ثانی برویم که واقعاً سنگر شهر را خالی کنیم؟ 

الحمدلله هنوز وضعیتمان به یاری خدا و به پاس تلاش های نیروهای این مرز و بوم خوب است.» این جوابی است که مادرم به همه آن‌ها می‌گوید.
از دو روز قبل هم طی تصمیمی خانوادگی به این فکر افتادیم که سنگر مسجد را هم حفظ کنیم و نگذاریم این حوادث اخیر روی رفتمان به نماز تاثیر بگذارد. شاید تنها کاری که در این دوره از دست من بر می‌آید همین باشد. 
خلاصه که برای جاری بودن زندگی همه کار می‌کنیم و روحیه‌ی خودمان را حفظ می‌کنیم. و از خداوند می‌خواهیم که:

وَ وَفِّقْنِي لِقَبُولِ مَا قَضَيْتَ لِي 

( خدایا ) مرا به پذیرفتن هر سود و زیانی که برایم مقرر کرده‌ای موفّق دار! ¹
¹: فرازی از صحیفه سجادیه 
✍🏻 فاطمه غفاری وفایی
پانوشت: این متن در ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ نوشته شده.

#روایت_جنگ #حال_ماخوب_است

توسط فاطمه بانو   , در 03:17:00 ب.ظ


فرم در حال بارگذاری ...